وقتی با اقشار مختلف مردم سخن میگویی و با آنها همصحبت و همکلام میشوی، متوجه بعضی از سوالاتی میشوی که از فلسفه وجودی حجاب پرسیده میشود. میپرسند که چرا حجاب واجب است؟ چرا اصلا باید ما حجاب داشته باشیم؟
بدین خاطر در اینجا از فلسفه وجودی حجاب و اینکه به چه علتی حجاب واجب شده را در چند نکته بررسی میکنیم:
مجموعه عللی که برای وجود یا وجوب حجاب بیان شده عبارتند از:
1. ایجاد آرامش و امنیت
«آرامش و امنیت» نعمت بیهمتایی است که باعث لذّت بردن از تمامی داشتهها میشو د و در کنار اَن «آسایش مادی » معنا و مفهوم مییابد. پوشش اسلامی اگر چه در ظاهر با سختی و تکلف همراه است، ولی در باطن نوعی امنیت خاطر و آرامش درونی است، و همچنین خود بیانگر حدود و حریم شخصیتی است.
بدون تردید، تن آرایی و چهرهنمایی در سطح اجتماع، باعث تحریکات درونی و در نتیجه هیجانات بیرونی افراد میشود و فضای ناامنی برای شخص بیحجاب فراهم میسازد، گر چه در آغاز خودنمایی لذّت اَنی و جلب توجه دیگران را به دنبال دارد، امّا در پس این لبخند شیرین و اَتشین، نیش زهرآگین در روح و روان افراد فرو میبرد و آنان را هلاک میکند.
خانم «ایوان ردلی » نویسنده و خبرنگار معروف انگلیسی که اسلام اَورده و با حجاب شده است، میگوید: «حجاب در زندگی من و حفظ امنیت من، نقش بسیار بزرگی را ایفا نمود، من با پناه آوردن به حجاب، خود را در امنیت احساس میکنم».[1]
2. افزا یش ارزش زن و جبران ضعف جسمانی او
حجاب و ریشههای آن، یعنی عفاف و حیا در عاطفی بودن و تأثیرگذاری زن بر مرد موثر است و سبب تقویت تخیل و عشق در مرد میشود. حجاب موجب میشود که زنان تنها از نگاه جنسیتی و زیبایی جسمی نگریسته نشوند و این مسأله موجب احیا حیثیت و حرمت زن و توجه بیشتر به شایستگی اخلاقی و روحی و استعدادهای دیگر در وجود زنان و باعث وقار و شخصیت ظاهری میشود.
راز وجود حجاب، محدودیت برای زنان نیست. بلکه «محدودیت » برای متعرضان است. اسلام زن را انسان و گوهری گرانبها میداند که نباید مورد استفاده شهوانی و تجاری و یا ابزاری قرار گیرد و افراد هرزه درصدد کامجویهای آزاد و بی حد و حصر از اَنان بر نیاَیند و این همان مصونیت زن است که تنها در سایه حجاب حاصل میشود.
با نگاهی به حوادث روزمره به خوبی در مییابیم یکی از عوامل ربوده شدنها و اَزار جنسی زنان و دختران، نبود وقار یا سقوط شخصیت ظاهری بانوان و یا در دسترس بودن آسان اَنان است.
3. تحکیم روابط خانوادگی و حفظ بنیان زندگی
حجاب به معنای اختصاص دادن لذتهای جنسی به محیط خانواده است، چرا که شهوت جنسی مثل خوردن آب شور میماند، هر قدر انسان از آن بخورد، تشبنهتر میشود؛ اگر محدود به خانواده نشود، اگر در محیط خانواده برنامهریزی نشود، جامعه را به فساد میکشاند. هر روز به دنبال کسی میگردد تا خود را ارضا نماید. و این باعث میشود دیگر به خانواده اهمیت ندهد در این هنگام است که بنیان خانواده متزلزل میشود.
در جامعهای که برهنگی حاکم است به جای قناعت به داشتهها، پیشروی در مقایسهها حاکم است، مقایسه در چشم و ابرو، طرز گفتگو و... و این دیو ویرانگر، ریشه خانواده را خشک کرده سپس با آتش شهوت میسوزاند و نابود میکند و در چنین جامعهای بنیان زندگی همیشه لرزان و ریزان است.
خانم «رَجنَر اختر» سمیناری را به نام «اندیشه پیرامون حجاب اسلامی» در لندن برگزار نمود. وی میگوید: «من این سمینار را تشکیل دادم، تا از خانمهای محجبه و حجاب دفاع کنم تا حجاب در کشورم آزاد باشد».
وی میافزاید: «حجاب به نفع ما و کشور ماست. باید چنین سمینارهایی را در شهرهای مختلف کشور تشکیل داد، تا حجاب را به همه معرفی نموده و آن را تبیین کرد تا همه بدانند حجاب نه تنها ضرری ندارد، بلکه به نفع مردم، جامعه و کشور است». [2]
4. رشد شخصیت، ظهور خلاقیت
سادگی و صلابت، پاکی و نجابت، انرژیهای نهفته و درونی را در مسیری سالم هدایت میکند و فرصت رشد شخصیت را فراهم میسازد. آنان که هر شب و روز در پی تنآرایی هستند، فرصتی برای عبور از صورت و ورود به سیرت نمییابند تا تمرکز فکر و ثبات شخصیت پیدا کنند. لباسهای متعدد، رنگهای متنوع و مدهای متفاوت برای آراستن شخصیتی ساختگی و بادکنکی که تاریخ مصرف اَن ساعاتی بیش نیست، هرگز مجال دریافت نیازهای حقیقی برای امروز و فردا و فرداهای زندگی را نمیدهد، گرچه در پشت چنین پوشش و آرایشی نوعی عقده حقارت و بیماری روحی است که هر چه زمان میگذرد بد و بدتر میشود.
امام صادق (علیه السلام) در این باره میفرمایند: «برای حقارت و خواری آدمی همین بس که لباسی به تن کند که او را مشهور نماید. و بر چشم ها و زبانها نمایان سازد».[3]
پوشش اسلامی فرصتی به انسان میدهد که از خواستههای نامحدود جسمانی بکاهد به پرورش روح و روان خود بیافزاید، به خود فکر کند، برای اَینده برنامهریزی نماید، به شکوفایی استعدادهای خویش بپردازد و به موهبتی معنوی یعنی «رشد شخصیتی» و «شادی و سرور درونی و همیشگی » دست یابد.
خانم دکتر «سیما فردوسی» عضو هیئت علمی دانشکده روانشناسی شهید بهشتی، ارتباط بیحجابی با نبود اعتماد به نفس یا احساس حقارت را اینچنین توضیح میدهد: «جدیدترین تحقیقات نشان داده است زنانی که مایل به نشان دادن خود به مردان غریبه هستند، به تواناییهای درونی خودشان اعتماد کافی ندارند و از همین رو به سمت استفاده از جاذبههای ظاهری روی میآورند». همچنین در مورد تاثیرات رعایت حجاب چنین میگوید: «رعایت عفاف و حجاب در بهداشت روان افراد بسیار تاثیرگذار است، به طوری که اضطراب و نگرانی را کم کرده و موجب بالا رفتن اعتماد به نفس اشخاص می گردد».[4]
------------------------------------------------------
پی نوشت:
[1]. www.abna
[2]. فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، ص 69 و70.
[3]. مکارم الاخلاق،ص116
[4]. آیین بهزیستی اسلام نوشته، احمد صبوری اردوباری، ج 3، ص 222.
نظرات شما عزیزان: